نتایج جستجو برای عبارت :

* شرح فصوص قیصری *

بسم الله الرحمن الرحیم
دروس مختصرة فی مقدمة كتاب شرح فصوص الحكم
1440 هـ

ت
عنوان الدرس
الرابط

1
التعریف بالكتاب و مقدمته

2
فصوص الحكم 2

3
فصوص الحكم 3

4
فصوص الحكم 4

5
فصوص الحكم 5

6
فصوص الحكم 6

7
فصوص الحكم 7 تعریف العرفان النظری و الفرق بینه و بین العرفان العملی

8
فصوص الحكم 8 مراجعة أحكام الوجود السلبیة و الثبوتیة ج1

9


10
فصوص الحكم 9 الفصل الثانی فی اسمائه و صفاته سبحانه 

11
تتمة الفصل الثانی 

12
الفصل الثالث فی الأعیان الثابتة و التنبیه على الم
بسم الله الرحمن الرحیم
دروس مختصرة فی مقدمة كتاب شرح فصوص الحكم
1440 هـ

ت
عنوان الدرس
الرابط

1
التعریف بالكتاب و مقدمته

2
فصوص الحكم 2

3
فصوص الحكم 3

4
فصوص الحكم 4

5
فصوص الحكم 5

6
فصوص الحكم 6

7


8


9


10


11


12


13


14


15


16


17


18


19


20


21


22


23


24


25


26


27


28


29


30


31
ابن عربی در مقدمه کتاب «فصوص الحکم» مدعی است ، خدا این کتاب را در مکاشفه ای توسط پیامبر (ص) بر او وحی کرده که ترجمه آن بدین شرح است : 
«من رسول الله (ص) را در مبشره ای دیدم و این واقعه در دهه آخر از محرم سال 627 در شهر دمشق بود. در دست رسول الله (ص) کتابی بود ؛ به من فرمود : این کتاب «فصوص الحکم» است ، آن را بگیر و به مردم برسان تا از آن نفع برند. گفتم : شنیدم و از خدا و رسول خدا و اولی الامر اطاعت می کنم همانطور که مامور شده ایم. پس مقصود و آرزوی رسول الله
قبلتر سندی ارائه دادیم که ابن عربی مدعی شده بود ، «فصوص الحکم» به واسطه پیامبر (ص) به او وحی و القاء شده است. ابن عربی نه تنها ادعای نزول «فصوص الحکم» بلکه ادعای وحی و نزول حرف حرف «الفتوحات المکیة» را هم دارد !
اما داستان به همین جا ختم نمی شود و ابن عربی ادعایش را بالاتر می برد و مدعی میشود ، همان طور که خدا قرآن را جمع آوری و آیات را مرتب و ردیف کرده است ، جمع و ترتیب ابواب فتوحات هم به وحی و الهام خدا بوده و خودش اختیاری در آن نداشته است ! 
در اد
بسم الله الرحمن الرحیم
دروس مختصرة فی مقدمة كتاب شرح فصوص الحكم
1440 هـ

ت
عنوان الدرس
الرابط

1
التعریف بالكتاب و مقدمته

2


3


4


5


6


7


8


9


10


11


12


13


14


15


16


17


18


19


20


21


22


23


24


25


26


27


28


29


30


31
#تفسیر_انفسی در بیان #علامه_حسن_زاده ادام اللّه ظلّه:
حضرت علامه در فص موسوی #کتاب_احمدی فصوص الحکم در باب تفاسیر و تاویل حضرت شیخ اکبر سخنان شیرینی میفرمایند که چنین است:
این بیان و امثال این بیان در این کتاب شریف فصوص الحکم و همچنین در فتوحات مکیه و صحف تفسیریه اهل عرفان و خلاصه مطلق آثار قلمى این بزرگان در بیان آیات قرآنیه تفسیر انفسى قرآن است که ظاهر به حال خود محفوظ است و انتقالات عرفانى که همان تفسیر انفسى قرآن است بیان تأویلات آیات است
در هر علمی، این فرمایش حضرت امام(ره) را در نظر
داشته‌باشید که فرمودند هر کتابی را می‌خوانید، با این دید بخوانید که همة آن باطل
است! یعنی با خوش‌بینی نخوانید؛ با روش منطقی بپذیرید. امام(ره) با اینکه اصول
عرفانی را قبول دارند، ولی حاشیه‌های تندی بر شرح فصوص زده‌اند. تعبیراتی دربارة ابن‌عربی و شارح آن می‌کنند که شاید برای علاقه‌مندان آنها مقداری سنگین باشد؛ ولی اینها
چاپ شده و در دسترس است.| گفت‌وگو با استاد فیاضی  khanetolab.ir
بسمک یا کثیر
***********
سیدنا الاستاد حضرت علامه جوادی آملی روحی فداه در شرح مقدمه ی فصوص قیصری می فرمایند:
کثرت، از آنِ صفات است، نه از آنِ ذات. 
ذات، در همه ی اسماء مشترک است.
از این جهت، گاهی ب صفت می گویند اسم.
ذات ک واحد است، کثرت از ناحیه ی اسم نمی آید، چون اسم همان ذات است، مع الوصف.
پس عند التعلیل، کثرت ب صفات بر می گردد.

****************************
پیاده شده از فایل صوتی
بسمک یا خیر حبیب
***************
سیدنا الاستاد حضرت علامه جوادی آملی روحی فداه، در شرح مقدمه ی فصوص قیصری فرمودند:
پس منشأ پیدایش کثرات، همان حبّ ذات است نسبت ب کمالات خود.
می خواهد کمالات خود را در مرائی ببیند؛ همانطور ک کمالات را در خود جمعاً و لَفّاً مشاهده می کند، می خواهد در مرائی، متکثّراً ببیند.

*************************
پیاده شده از فایل صوتی
بسمک یا من عنده مفاتح الغیب
***********************
سیدنا الاستاد حضرت علامه جوادی آملی روحی فداه در شرح مقدمه ی فصوص قیصری فرمودند:
فرمود: { عندهُ مفاتح الغیب } چه این که : { عنده مفاتح الشّهادة }؛ این متّخذ از قرآن کریم است.
در قرآن کریم این چنین نیامده است ک مفاتیح غیب و شهادت پیش خداست؛ منتها فرمود: { و عندهُ مفاتح الغیب الّتی لا یعلَمُها إلّا هو } بعد فرمود: { لهُ مَقالیدُ السّموات و الأرض } خب، مقالید، همان کلید است دیگر. 
سماوات و ارض، شهادتند و غ
سیر علمی وعملی به طلاب حوزه علمیه  
 
خلاصه ایی از مطالب کتاب (حامل اسرار )اثر حضرت  استاد صمدی آملی
کتابهایی که در سیر علمی باید خوانده شود
گلستان وبوستان وکلیله ودمنه وحشر با دواوین شعرای اصیل مثل بابا طاهر
علوم ظاهر
اما در ادبیات عرب(صرف)
۱-نصاب الصبیان ابونصر فراهی (با تصحیح وتحشیه حضرت علامه حسن زاده آملی) این کتاب همراه با کتب صرفی خوانده شود
۲-امثله وشرح امثله
۳-صرف میر جناب میر سید شریف حسینی آملی
۴-شرح تصریف جناب تفتازانی
۵-شرح نظام
د
بسمک یا کثیر
***********
سیدنا الاستاد حضرت علامه جوادی آملی روحی فداه در شرح مقدمه ی فصوص قیصری می فرمایند:
کثرت، از آنِ صفات است، نه از آنِ ذات. 
ذات، در همه ی اسماء مشترک است.
از این جهت، گاهی ب صفت می گویند اسم.
ذات ک واحد است، کثرت از ناحیه ی اسم نمی آید، چون اسم همان ذات است، مع الوصف.
پس عند التعلیل، کثرت ب صفات بر می گردد.

****************************
پیاده شده از فایل صوتی
بسمک یا خیر حبیب
***************
سیدنا الاستاد حضرت علامه جوادی آملی روحی فداه، در شرح مقدمه ی فصوص قیصری فرمودند:
پس منشأ پیدایش کثرات، همان حبّ ذات است نسبت ب کمالات خود.
می خواهد کمالات خود را در مرائی ببیند؛ همانطور ک کمالات را در خود جمعاً و لَفّاً مشاهده می کند، می خواهد در مرائی، متکثّراً ببیند.

*************************
پیاده شده از فایل صوتی
بسمک یا مدبّر
***********
 حضرت علامه حسن زاده آملی ، در مقدمه ی شرح فصوص قیصری می فرمایند:
خسوف ماه در وقتی است ک باید ماه تمام باشد، لذا خسوف معمولاً اواخر شب سیزده و تمام شب چهارده و اوایل شب پانزده است ک ظل می گیرد و غیر از این شب ها خسوف ماه راه ندارد؛ چون در غیر این سه شب، مقابله نیست؛ یعنی حیلولة الأرض بین الشمس و القمر صورت نمی گیرد. پس ماه وقتی تمام شد در ظلّ ارض می افتد و از گرفتن نور خورشید باز می ماند. 
بسم الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
حضرت آیت‌الله سید عبدالله فاطمی نیا در سال نود وهفت در مراسم بزرگ داشت حضرت علامه طباطبایی به نکته ای اشاره فرمودند که بسیار حائز اهمیت،. آنقدر مهم ،مانند اینکه از فاجعه‌ای پرده برداشتند
ایشان قریب به این مضمون فرمودند
کتابی دیدم تحت عنوان دیوان اشعار منصور حلاج،باخود گفتم حلاج کی شعر فارسی گفته است ؟خریدم و دیدم که دارای مقدمه هم می باشد و اشعار هم تخلص حسین دارد و چون نام منصور ح
دیدگاه شیخ علی نمازی شاهرودی رضوان الله علیه در مورد ابن عربی
آیت الله شیخ علی نمازی شاهرودی رضوان الله علیه می‌نویسد:
ابن العربی : هو محی الدین ، صاحب الفتوحات المكیة والفصوص ، من أركان المتصوفة ، له دعاوی فاسدة وكلمات مضلة ،  ذكرنا بعضها فی كتابنا " تاریخ فلسفه وتصوف " . وتقدم شطر منها فی " حیى " بعنوان محی الدین . مات سنة ٦٣٨ ، وله ذموم وخرافیات ، كما فی البحار . نقله هنا فی السفینة "
ابن عربی: او محی الدین، صاحب فتوحات مکیه و فصوص می‌باشد. وی ا
فهرست اسامی آثار و تألیفات امام خمینی(ره) را مرور می‌کنیم: 
1-   شرح دعاى سحر
شرح دعای سحر اولین تالیف حضرت امام می باشد که نگارش آن به سال 1347
ه.ق بر می گردد ، این کتاب که به زبان عربی است در تفسیر و توضیح دعای سحر نوشته
شده است
2-   شرح حدیث رأس
الجالوت
شرح امام خمینی (س) بر حدیث رأس الجالوت ( احتجاجات حضرت امام رضا
(ع) با اصحاب ادیان مختلفه و از آنجمله رأس الجالوت از علمای یهود ) که به سال
1348 هجری قمری تألیف گردیده است
3- 
حاشیه امام بر شرح حدیث رأس
هو
 
بعضی ادعای قطبیت به نوشته و کاغذ کنند و از خلاف شخص معروف یا غیر معروفی لاف انا و لا غیر زنند و بعضی دیگر به عنوان تسخیر و اکسیر و احضار ارواح و طلسم و علم حروف و جفر و استخراج عزائم و اذکار.. اظهار کمال کنند بعضی دیگر بخواندن اوراق و رسایل سابقین از قبیل مثنوی و فصوص بدون اینکه علم تصوف را از اهلش آموزند دم از درویشی زنند و عارف وقت خود را شناخته یا نشناخته نفی کنند. بعضی دیگر مجهولاتی در ذکر حال معاصرین خود به هم بافند و در هر مجلس نقل کنند
مرگ از موضوعاتی است که به راحتی از ذهنم بیرون نمی‌رود؛ نه آن که بترسم؛ بلکه همیشه دلم می‌خواست از آن سردربیاورم. در فهمیدن همیشه لذتی وصف‌ناپذیر است، مخصوصا اگر از مفاهیم پیچیده و مجهول باشد. در آینده بیشتر در موردش می‌نویسم؛ امّا امروز به مناسبت چالشی که سید‌جواد (سکوت) راه انداخته است این پست را نوشتم.
از عنوان پست مشخص است که چالش چیست و از چه قرار است؛ قرار است ۱۰ کاری که می‌خواهیم حتما قبل از مرگ‌مان انجام دهیم در یک پست لیست کنیم و د
مرگ از موضوعاتی است که به راحتی از ذهنم بیرون نمی‌رود؛ نه آن که بترسم؛ بلکه همیشه دلم می‌خواست از آن سردربیاورم. در فهمیدن همیشه لذتی وصف‌ناپذیر است، مخصوصا اگر از مفاهیم پیچیده و مجهول باشد. در آینده بیشتر در موردش می‌نویسم؛ امّا امروز به مناسبت چالشی که سید‌جواد (سکوت) راه انداخته است این پست را نوشتم.
از عنوان پست مشخص است که چالش چیست و از چه قرار است؛ قرار است ۱۰ کاری که می‌خواهیم حتما قبل از مرگ‌مان انجام دهیم در یک پست لیست کنیم و د
از صبح که بیدار شدم، می‌خواستم از رنج ناتمام انسان بنویسم و... .
 اما چند لحظه بعد از غروب، از اینجا سردرآورده بودم.  پدر گفت دیشب رفته. کلید پکیج را هم زده چون نمی‌دانسته ما می‌آییم.
و من می‌توانم از روی نشانه‌ها و خاطرات بچگی‌هام آن‌طور که دوست دارم بسازمش. شخصیتش همه جا پیدا بود؛ حالت اتو کشیده‌ی توی هال. قندان از مادربزرگ به ارث برده با گل‌های قرمز اصیلش که دقیقا و سانتی‌مترتاً وسط میز گذاشته. تابلوی ”ولایة علی بن ابی طالب حصنی...“ با
فارابى را در فصوص سخنى بدین مضمون است که:
همانگونه که دستگاه گوارش انسان به بیمارى بولیموس مبتلا مى‏شود و مزاج احساس گرسنگى نمى‏کند و غذا نمى‏خواهد و اعضا و جوارح همه تحلیل مى‏روند، و باید شخص مبتلاى به بیمارى بولیموس خودش را به پزشک معالج برساند تا درمان شود و در نتیجه دستگاه گوارش غذا بخواهد و اعضاء و جوارح غذاء بگیرند؛ همینگونه بیمارى روانى دنیازدگى به انسان روى مى‏آورد که مى‏گوید همین‏قدر که دانسته‏ام مرا بس است؛ این بیمار باید خ
بسمک یا عالم السّرّ و الخفیّات
***********************
سیدنا الأستاد حضرت علامه جوادی آملی روحی فداه، در شرح مقدمه ی فصوص قیصری فرمودند:
در آیه ی مبارکه ی { عالم الغیب و الشّهادة }، این حتماً غیب نسبی است. چون علم، بما أنّه علم، ب غیب تعلق نمی گیرد. چون علم یعنی شهود. این اصلاً فرض ندارد ک علم بما أنّه علم، ب چیزی ک بما أنّه غیب است، تعلق بگیرد.
{ عالم الغیب و الشّهادة }، یعنی آنچه ک ب لحاظ شما غیب است و شما از آن غایبید، پیش خدای سبحان مشهود است؛ وگرنه این
بسمک یا خفیّ
************
سیدنا الأستاد حضرت علامه جوادی آملی روحی فداه، در شرح مقدمه ی فصوص قیصری می فرمایند:
این آقایان منجمین، ستاره های آسمان را تقسیم کرده اند؛ بعضی از ستاره هایی ک در کنار قطب اند، جزء کوکبهای أبدی الخفایند، در برابر ستاره های أبدیّ الظّهور؛ بعضی از ستاره ها، أبدیّ الخفایند ک اصلاً دیده نمی شوند، در افق ماها؛ البته الآن آن ستاره هایی ک در قطب جنوب هست و ماها هرگز از نظر سیر، جایی نمی رسیم و نه او می رسد ک ببینیم؛ برای ماها جزء
بسمک یا عالم السّرّ و الخفیّات
***********************
سیدنا الأستاد حضرت علامه جوادی آملی روحی فداه، در شرح مقدمه ی فصوص قیصری فرمودند:
در آیه ی مبارکه ی { عالم الغیب و الشّهادة }، این حتماً غیب نسبی است. چون علم، بما أنّه علم، ب غیب تعلق نمی گیرد. چون علم یعنی شهود. این اصلاً فرض ندارد ک علم بما أنّه علم، ب چیزی ک بما أنّه غیب است، تعلق بگیرد.
{ عالم الغیب و الشّهادة }، یعنی آنچه ک ب لحاظ شما غیب است و شما از آن غایبید، پیش خدای سبحان مشهود است؛ وگرنه این فر
شناخت امام در یک نگاه 
* نام:سید روح الله
* نام خانوادگی: مصطفوی
*سلسله نسب:موسوی خمینی
*نام پدر:سیدمصطفی
*نام مادر:هاجر
*تاریخ تولد:یکم مهرماه ۱۲۸۱
*محل تولد:خمین
* سال ازدواج:۲۷ سالگی/۱۳۰۸ 
* همسر:بانوخدیجه-دختر آیت الله میرزا محمدثقفی
* فرزندان:۲پسر-۵دختر (مصطفی.صدیقه.فریده.سعیده.لطیفه.فهیمه.احمد)
* مرتبه:آیت الله العظمی
* تحصیلات حوزوی: اجتهاد
*تخصص:فقه و اصول. فلسفه‌. عرفان.اخلاق. کلام.سیاست.
* مشاغل:مدرس حوزه علمیه قم.مرجع تقلید.رهبری انقلاب ا
بسمک یا من عنده مفاتح الغیب
***********************
سیدنا الاستاد حضرت علامه جوادی آملی روحی فداه در شرح مقدمه ی فصوص قیصری فرمودند:
فرمود: { عندهُ مفاتح الغیب } چه این که : { عنده مفاتح الشّهادة }؛ این متّخذ از قرآن کریم است.
در قرآن کریم این چنین نیامده است ک مفاتیح غیب و شهادت پیش خداست؛ منتها فرمود: { و عندهُ مفاتح الغیب الّتی لا یعلَمُها إلّا هو } بعد فرمود: { لهُ مَقالیدُ السّموات و الأرض } خب، مقالید، همان کلید است دیگر. 
سماوات و ارض، شهادتند و غیب، غی
بسمک یا ظاهر 
***********
سیدنا الاستاد حضرت علامه جوادی آملی روحی فداه، در شرح مقدمه ی فصوص قیصری فرمودند:
 می فرمایند ب این ک: اسماء تقسیم شد ب اسم ذات و اسم صفت و اسم فعل. 
آنگاه اسم فعل، ب لحاظ این ک یا منقطع الطرفین است یا متصل الطرفین است، یا منقطع إحدی الطرفین است ب سه قسم تقسیم می شود؛ قسم چهارم فرض ندارد...
ازلی چون مجرد است قابل انقطاع و زوال نیست؛ چون چنین چیزی محال است؛ نمی تواند مظهر باشد برای اسمی از اسمای حسنای خدای سبحان. این نقص است.
بسمک یا ظاهر 
***********
سیدنا الاستاد حضرت علامه جوادی آملی روحی فداه، در شرح مقدمه ی فصوص قیصری فرمودند:
 می فرمایند ب این ک: اسماء تقسیم شد ب اسم ذات و اسم صفت و اسم فعل. 
آنگاه اسم فعل، ب لحاظ این ک یا منقطع الطرفین است یا متصل الطرفین است، یا منقطع إحدی الطرفین است ب سه قسم تقسیم می شود؛ قسم چهارم فرض ندارد...
ازلی چون مجرد است قابل انقطاع و زوال نیست؛ چون چنین چیزی محال است؛ نمی تواند مظهر باشد برای اسمی از اسمای حسنای خدای سبحان. این نقص است. ب
مشی علما و قدمای ما نشان می‌دهد علم و معرفت؛ با ذکر گفتن و چله نشینی و بدون طی کردن مراحل تحصیل علوم رسمی به دست نمی‌آید (بخشی از سخان حجت الاسلام رمضانی مدرس فلسفه و عرفان در مراسم بزرگداشت علامه حسن‌زاده:1390)
 
 
 
 
 
 
 
 
 
پ.ن: بدینوسیله از پیج رسمی فیشنگار در آپارات با نشانی mehr5fiish رونمایی می‌نمایم.
درباره استاد حسن رمضانی:
به سال 1336 هـ.ش در روستای قدمگاه نیشابور (استان خراسان) به دنیا آمد.
 
پس از گذراندن دوران تحصیلات دبیرستان به خاطر عل
مقام صحو در عرفان چه مقامی است؟
صحو» در لغت به معنای بیداری و هوشیاری است،[1] و در عرفان یکی از حالات سالک در سیر و سلوک است. توضیح این‌که در نظر اهل معرفت سالک الی الله هنگامی که از حجاب‌های ظلمانی(خواهش‌های نفسانی) و حجاب‌های نورانی(توجه به انوار قلبی و روحی) گذشت، به مقام مشاهده جمال حق می‌رسد، در این مقام ابتدا حالت محو به او دست می‌دهد؛ زیرا ذاتش را محو ذات خدا می‌بیند و به همین جهت شطحیات و اموری که به حسب ظاهر و در نظر دیگران ناپسند ا
پرسش:
اگر
بخواهیم که اموات را در خواب ببینیم این باعث اذیت شدن اموات نمی شود؟ اگر
از مردگان بخواهیم از جایگاه خودشان اطلاعاتی بدهند اجازه اینکار را دارند
یا خیر؟
پاسخ:
در
ابتدا باید اشاره شود که این کار سبب اذیت آنها نمی شود . در باره فراز
دوم باید گفت ممکن است انسان از طریق خواب از وضع مردگان اگاه شود ولی برای
همگان این مسله رخ نمی دهد .، اطلاع از امور برخ برای کسی غیر از انبیا و
اولیا (ع) میسور نیست . از همین رو در آموزه های عرفانی از برزخی ک
تاریخ جلسه: 1-4-1398
خلاصه متن این جلسه:
تذکر1: همانطور که در جلسه قبل گفته شد بین انسان و جن ارتباطی نیست و برای دریافت اطلاعات درباره آن باید به خالق آن رجوع کرد.
با توجه به آیه ۲۷ سوره مبارکه اعراف "... إِنَّهُ یَرَاکُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ ..." ابلیس و جماعت او شما را می بینند از جایی که شما آنها را نمی بینید. با توجه به این آیه اینکه بعضی می گویند جن را دیدیم درست نیست. البته بعداً اشاره خواهیم کرد که چه چیزی را دیده اند.
ت
دلیل نام گذاری عقیق شجر
عقیق شجر و یا دندریت به گروهی از عقیقهای سفید یا کبود و در برخی از انواع یمنی سرخ گفته میشود که رگه هایی اغلب به رنگ قهوه ای یا مشکی و به شکل درخت و مناظر طبیعت و گاهی تا حدودی شبیه به حیوانات در آن به چشم میخورد. پیشینیان عقیده داشتند که عقیق شجر در اثر رعد و برق تصویری از محیط پیرامون را در خود نگه میدارد و در واقع نقشی همانند نگاتیو عکاسی دارد و بسته به محل قرار گیری عقیق منظره ای متفاوت در آن خلق می شود ولی در واقع عمده

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها